گفتمش: دل ميخري؟! پرسيد چند؟!
گفتمش: دل مال تو، تنها بخند
خنده کرد و دل ز دستانم ربود
تا به خود باز آمدم او رفته بود
دل ز دستش روي خاک افتاده بود
جاي پايش روي دل جا مانده بود ...
:: بازدید از این مطلب : 195
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14